زائران پس از طی ماه ها مسافت های گاه سخت و طولانی، سرانجام به مقصد می رسیدند و با دیدن گنبد حرم مطهر، ارادت خود را به نحوی بیان می کردند. «گنبدنما»، محلی در مسیر این زائران بود که در آن برای اولین بار گنبد حضرت را می دیدند. در این زمینه آداب و رسوم خاصی وجود داشت که در منابع و گزارش های تاریخی نیز ثبت شده است. در روزگاران گذشته چنین مرسوم بود، هنگامی که قافله سالارها یا رانندگان به نقطه ای می رسیدند که گنبد از آن جا نمایان بود، مبلغی را از زائران به عنوان «گنبدنما» میگرفتند. با تورق برخی از سفرنامه های سیاحان که منابع آن در کتابخانه های آستان قدس رضوی در دسترس علاقه مندان قرار دارد، از حال و هوای زائر حرم مطهر در محل گنبدنما از نگاه جهانگردان آشنا می شویم:
«سفرنامه از خراسان تا بختیاری»
«هانری رنه دالمانی»، مولف «سفرنامه از خراسان تا بختیاری» که در دوره قاجار سفری به مشهد داشته است، در بخشی از خاطراتش به فرهنگ خراسانی ها در زمینه زائر و زیارت اشاره کرده و در این زمینه نوشته است: «... طرف عصر، ما به تپه ای رسیدیم که از آن جا دورنمای شهر پدیدار شد. در راه سنگ های بزرگی را دیدیم که کمی تراشیده و مدور بودند و آن ها را «زوار» مینامیدند. یکی از وظایف عابران این است که سه دفعه این سنگ ها را به طرف شهر بغلتانند. ارابه رانان هم گاهی این سنگ ها را روی ارابه خود گذارده و چند فرسخ آن ها را نقل مکان می دهند ولی نباید آن ها را به طرف عقب حمل نمایند و اگر کسی چنین کاری را بکند مرتکب گناه بزرگی شده است، ما هم به تقلید سایرین پیاده شده و هر یک سه دفعه این زوار بی جان را به طرف شهر غلتاندیم. مسافرت این سنگ ها برای زیارت ممکن است چندین سال به طول بینجامد اما به محض این که به شهر نزدیک شدند، پرستاران آستانه می آیند و آن ها را با تشریفاتی به شهر می برند و در محلی که برای آن ها معین شده و اکنون عده زیادی از آن ها در آنجا دیده می شود جای می دهند.» این سیاح فرانسوی در بخشی از سفرنامه اش با اشاره به سنت «گنبدنما» نوشته است: «...خلاصه همینکه به بالای تپه رسیدیم تمام زواری که چند روز با ما راه میپیمودند، سر تعظیم به طرف شهر فرود آوردند و در ادامه چند سنگ را به علامت رؤیت گنبد آستانه روی هم گذاردند و هرم کوچکی تشکیل دادند.»
تپه سلام در «سفرنامه خراسان»
«هوتم شیندلر» انگلیسی نیز که در سال 1293ق در مشهد بوده، در «سفرنامه خراسان» راجع به «تپه سلام» نوشته است: «در این جا یک سنگ مرمر سیاه نصب و روی آن سنگ زیارت نامه حضرت امام رضا(ع) را حک کرده اند. از این تپه، شهر مشهد با گنبد مقدس امام نمایان است». مولف «سفرنامه واضح» نیز پدیدار شدن گنبد امام رضا(ع) را چنین توصیف کرده است: «... بعد از طی دو فرسخ راه، به موضعی رسیدیم که مسمی است به تپه سلام و آن تلی است مختصر که از لابه لای آن گنبد طلای حضرت امام ضامن غریبان نمودار میگردد. همه رفقا و زوار از اسب ها پیاده شده، به بالای تل مذکور برآمده، با مشاهده گنبد به فیض آثار آن بزرگوار نائل آمدیم. از این موضع تا مشهد مقدس سه فرسخ راه بود». حکیم الممالک که در سفر نخست ناصرالدین شاه قاجار به خراسان حضور داشته نیز در یادداشت های خود تعریف میکند؛ زمانی که این کاروان به نزدیکی مشهد میرسد و گنبد مطهر امام رضا(ع) نمایان می شود، شاه قاجار از اسب پیاده شده و از راه دور به حضرت سلام و عرض ارادت می کند.
چاووشی خوانی در گنبدنما
اما در اوایل قرن حاضر و پس از گسترش زیرساخت های حمل و نقل و مسافرت های زائران با وسیله نقلیه، رسم «گنبدنما» همچنان وجود داشته است. زائران با دیدن گنبد حرم امام رضا(ع) علاوه بر فرستادن صلوات، اشعاری را در قالب دوبیتی می خوانند که در خراسان به آن «فراقی» و «چار مصراعی» نیز می گویند. زائر با دیدن گنبد رضوی به وجد می آید و چاووشی سرا نیز این روحیه شاد و مشتاق را از زبان زائر به تصویر می کشد:
به مشهد می روم قصد زیارت
زنم چهچه در آن طاق و عمارت
زنم چهچه خلایق جمع گردد
همه گویند به هم شیر تو رحمت
گزارشگر: فاطمه باغشاهی


نظر شما